مسئله تنظیم نرخ ارز یکی از مسائل اساسی و پیچیده در کشورهای در حال توسعه است. اگر نرخ ارز، همگام و هماهنگ با تحولات و تغییرات اقتصادی تعدیل نگردد، موجب انحراف نرخ واقعی ارز و تنظیم نامناسب آن گشته و نشان میدهد که جهتگیری سیاستهای کلان داخلی و خارجی اقتصاد نادرست است. نتایج پژوهش مذکور نشان داده است که عبور نرخ ارز رسمی (ترجیحی) برای تمامی کالاها و نهادههای منتخب در الگوهای مختلف ارزی، نامتقارن و در برخی از الگوها میزان این عبور صفر بوده است. همچنین در هیچ یک از الگوها، عبور کامل روی نداده و الگوهای شناسایی شده برای قیمت نهادهها و کالای منتخب، پایدار بوده است. همچینین در طی 19 ماه دوره اجرای سیاست ارز ترجیحی ( اردیبهشت 1397 الی آذر 1398)، علیرغم ثابت نگهداشتن نرخ ارز، اثر عبور نرخ ارز به قیمت نهاده ذرت، تنها در سه ماه، نهاده کنجاله سویا هشت ماه، نهاده جو سه ماه و شکر هفت ماه، معنیدار بوده است. همچنین عبور نرخ ارز به قیمت نهاده ذرت، کنجاله سویا، جو و شکر به ترتیب در 16، 11، 16 و 12 ماه از دوره زمانی اجرای سیاست مذکور، منتقل نشده است. به عبارت دیگر، تخصیص ارز ترجیحی نتوانسته است، اثر نرخ ارز بر قیمت نهادهها و کالای منتخب را مهار کند. این بدین معنا است که به سبب وجود نرخهای چندگانه ارز (مانند نرخ بازار آزاد و یا نرخ در سامانه نیما) آثار انتظاری سایر عوامل موثر بر قیمت (متأثر از نرخ ارز غیررسمی) کنترل نشده است. با توجه بهاین که در میان سه نهادهی مهم صنعت دام و طیور، قیمت جو، کمترین میزان و دورهی عبور نرخ ارز ترجیحی را داشته است، در صورت تصمیم به حذف یا افزایش نرخ ارز ترجیحی میتوان این نهاده را در اولویت حذف یا افزایش نرخ ارز، قرار دارد.